دیشب میمهمان داشتیم. راستش از این که با تمام نفرت اولیه ام از آشپزخانه، می توانم در حد قابل قبول ِ خوبی کار را در بحران ها راه بیندازم خوشحالم.* کسی که بجز پختن پلو با پلوپز و طبخ قیمه با گوشت از قبل حاضر شده کار دیگری بلد نبود، دیشب با اعتماد به نفس یک غذای جدید درست کرد و جلوی میهمان گذاشت، آن هم موفق و در حالتی که روزه بود! برای هر کس هم که نباشد، برای من دستاورد بزرگی محسوب می شود! 

همیشه از داشتن میهمانی در شب های قدر نا خوشحال بوده ام، با وجود تمام ان قلت هایم در خواندن ادعیه و بی علاقگی و بی مفهومی چیزی مثل مفاتیح، یک شب ِ دراز ِ پر از خلوت و پر از دعا چیز کمیابی است در دنیای مدرن ِ همیشه پر مشغله.میهمان ها را راه انداختم، با ایدین ظرف ها را جمع کردیم و او خوابید. من ماندم و سجاده ی قدیمی ِ هدیه گرفته شده ی آبی. خانه ی ساکت و چراغ های کم نور. شبی شد     :‌    ) 

* البته شاید بیشتر به این دلیل که همیشه آیدین هم هست.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهید عباس اجاقلو معرفی سایت های سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال پترو تجهیز کاسپین کابینت استیل صنعتی دانلود جزوه برکه ی نیلو نمایندگی بوتان در کرمان 09229766368 دلنوشته های مهربانو سفرعلي هزینه بازسازی خانه | ویرا معماری