* از خیابان رد می شدم که ویترین مغازه ای توجهم را جلب کرد. داخل ویترین یک خانم کم لباس نشسته بود و به من با دست اشاره می کرد! اول فکر کردم اشتباه دیده ام و یک مانکن است، ولی تا ته خیابان را که نگاه کردم دیدم پر بود از ویترین. اینها brothel یا همان خانه بودند که در روز روشن فعالیت می کردند. می دانستم در المان فعالیتشان قانونی ست، اما با جستجویی در اینترنت متوجه شدم که در بروکسل مراکزی از این دست نباید قانونی باشد. به هر حال این هم راهی ست برای کسب درآمد!
*در تور مجانی گشت شهری فهمیدیم که بلژیک در قرن ۱۹ استقلال پیدا کرده و جزوی از هلند بوده است. در تاریخ گذشته اش، بخشی از فرانسه بوده است و اکنون که کشوری کوچک و مستقل با نظام پادشاهی ست مردمانش هم هلندی حرف می زنند، هم فرانسوی و هم آلمانی! ظاهرا آب هلندی ها با فرانسوی ها توی یک جوب نمی رود که زبان رسمی کشور هم هلندی ست و هم فرانسوی و البته المانی. تمام تابلو ها به دو زبان نوشته شده بود، تمام سر در ها، خیابان ها و کوچه ها. همم چیز دو زبانه بود.
*بلژیک تاریخ چندانی ندارد ، کشوری ست بی طرف در امور ی، محل اتحادیه اروپا و ناتو، با سطح رفاه بالا و صنعت شکلات معروف ! حتی این کشور اروپایی با این قدمت کم هم مستعمره داشته، کنگو. اروپایی ها با استثمار ملت ها پیشرفت های بی شماری کرده اند، نمونه اش را ما در بلژیک دیدیم که صنعت شکلات معروفی دارد و ماده خام شکلات هایش را مدیون کنگوست.
*یکی از نماد های شهر بروکسل و کشور بلژیک: مجسمه ی کودکی ست که ادرار می کند و کسی دقیقا نمی داند چرا این مجسمه اینفدر معروف شده و داستانش چیست.
درباره این سایت